مبانی نظری رابطه کیفیت اطلاعات حسابداری با عدم تقارن اطلاعاتی و چرخه عمر
گزارشگری مالی، اطلاعات خاص یک شرکت را از دیدگاه مدیریت دسته بندی میکند و آن را
به صورت معنادار برای استفاده کنندگان ارائه مینماید و سرمایه گذاران، اعتباردهندگان بالقوه و
مشاوران آنها، از آن به عنوان مبنا و اساسی برای تصمیم گیری جهت تخصیص سرمایه استفاده
میکنند اما بدون تردید در تئوری
حسابداری
مالی، نامتقارن بودن
اطلاعات یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث است. عدم تقارن اطلاعاتی زمانی پدیدار میشود که
یک یا چند سرمایه گذار به اطلاعات محرمانه ای در مورد ارزش شرکت دسترسی دارند و این در
حالی است که مابقی سرمایه گذاران، تنها به اطلاعات عمومی دسترسی داشته باشند
هنگامیکه چنین وضعی وجود داشته باشد، به اصطلاح میگویند که بازار دارای یک ویژگی
خاص است که آن را " نامتقارن بودن اطلاعات" مینامند.
بااینکه اکثر اندیشمندان اقتصادی در تحقیقات خود، به این نتیجه رسیده اند که یکی از عوامل
مؤثر بر رشد و توسعه پایدار اقتصادی، سرمایه گذاری مؤثر است اما میدانیم که
سرمایه گذاری یک واحد تجاری، با توجه به محدودیت منابع و کارا بودن آن صورت گیرد و همانطور
که عنوان شد مسئله اصلی، انتخاب پروژهها و اتخاذ تصمیم راجع به فرصتهای سرمایه گذاری توسط
مدیران واحدهای تجاری است که بر اساس منافع شخصی خود صورت میگیرد. عدم کفایت در
سرمایه گذاری ریشه در نظریه های نمایندگی و اقتصاد اطلاعات دارد به عبارت دیگر، عدم تقارن
و تضاد منفعت اطلاعاتی
مانع از انجام یک سرمایه گذاری بهینه میشود. یکی از راه های برون رفت
از این مسئله، به رهگیری از اطلاعات حسابداری باکیفیت است. اطلاعات حسابداری با ایجاد اثر
متقابل بین سیستم حسابداری داخلی شرکتها و سیستم گزارشگری خارجی، بر وضعیت مالی و
عملکرد تجاری اشاره دارد و نقش فراوان در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و تضاد نماینده- مدیر ایفاء
مینماید
نیز نشان دهنده رابطه نتایج مثبت و معنادار بین کیفیت اطلاعات حسابداری و کارایی سرمایه گذاری است. استدلال آنها بر این
مبنا است که کیفیت اطلاعات حسابداری بالاتر منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکتها و سرمایه گذاران میگردد و به عنوان یک عامل محدود کننده برای رفتار فرصت طلبانه مدیران است.
نتایج پژوهش بسیاری از محققان حاکی از وجود رابطه معنادار بین مؤلفه های مختلف کیفیت
اطلاعات و سطح عدم تقارن اطلاعاتی است، همچنین به وضوح مشهود است
که در مرحله رشد بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه منفی معناداری وجود دارد اما در
مرحله بلوغ و افول ارتباط معناداری بین متغیرهای فوق وجود ندارد.
مبانی نظری رابطه بین کیفیت
نرم افزار حسابداری
و متغیرهای رشد شرکت
کیفیت گزارشگری مالی سبب پیشبینی بهتر جریان های نقدی آتی شرکت برای سرمایه گذاران
و سایر استفاده کنندگان صورتهای مالی میشود و واضح است که قانونگذاران و سرمایه گذاران
برای داشتن
گزارش مالی
باکیفیت باال هم عقیده هستند زیرا اعتقاد غالب این است که کیفیت
گزارش مالی
مستقیماً روی بازارهای سرمایه اثر میگذارد. کیفیت گزارشگری مالی
پائین تر، منجر به عدم ثبات و نهایتاً منجر به ریسک اطلاعاتی بالاتر میشود.
نشان دادند کیفیت گزارشگری مالی روی نقدینگی همکاران
شرکت نیز اثر مستقیم دارد و همچنین انتخاب
نرم افزار حسابداری
با قابلیت های مناسب، با تعداد سهامداران،
مسلماً کیفیت اطلاعات همواره رشد فروش و سرمایه بری ارتباط معناداری دارد کوهن
یکی از موضوعات موردعلاقه استفاده کنندگان، تدوین کنندگان استاندارد، مجامع قانونگذار و
پژوهشگران بوده است، زیرا موجب حفظ و تقویت جایگاه
نرم افزار حسابداری
در بازارهای
سرمایه و تقلیل هزینه های نمایندگی بین مدیران، سهامداران، تأمین کنندگان مالی و سایر اشخاص
ثالث میشود حجازی و همکاران،
و همانگونه که ژی و وانگ
بیان داشتند، هر چه کیفیت اطلاعات حسابداری 13
شرکتها بالاتر باشد، مسئله سرمایه گذاری بیش ازحد، کمتر به وجود میآید زیرا ارتقاء کیفیت
اطلاعات
حسابداری
میتواند توان رقابت شرکت را در صنعت افزایش دهد و با رشد صنعت شرکت
نیز از فرصتهای پیش آمده در آن صنعت استفاده کند. کیفیت اطلاعات حسابداری اعتماد
سرمایه گذاران و اعتباردهندگان را افزایش میدهد و شرکت همجهت با صنعت میتواند سهم خود
را در بازارهای مختلف ازجمله بازار کاال و بازار سرمایه حفظ نماید و رشدی همجهت با صنعت به
دست آورد.
باوجوداینکه دیچو و همکاران با مروری جامع بر ادبیات کیفیت سود به این نتیجه
رسیده اند که تحقیقات موجود بهصورت صریح و روشن، تأثیر کیفیت گزارشگری مالی را در برآورد
معتقد است که برخی محققان رشد آتی شرکتها مشخص ننموده است، اما زیمرمن
تمایل دارند از کیفیت گزارشگری مالی به عنوان محرک درجه اول ارزش شرکت، بدون هیچ تئوری
نیز بینی کردند که صنایع با عدم اطمینان اطلاعاتی بالاتر پشتوانه یاد کنند. لی و شراف
که کیفیت اطلاعات حسابداری بالاتری دارند، در مقایسه با سایر صنایع باکیفیت اطلاعات پائین تر،
رشد بالاتری دارند. مطابق با نتایج وانگ و ژای
که بیان داشتند بین مدیریت
سرمایه گذاری منابع و همبستگی نرخ رشد سود عملیاتی شرکت و صنعت ارتباط معنادار وجود
دارد، میتوان نتیجه گرفت که بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری موجب ارتقای سودمندی اطلاعات
برای تصمیمگیری سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر ذینفعان میشود ولی نبود اطلاعات مفید
برای تصمیمگیری منجر به کاهش توان رقابت شرکت در صنعت میشود و رشد شرکت در بازارهای
مختلف آن صنعت کاهش مییابد.
همکاران در پژوهش خود به بررسی تأثیر اطلاعات حسابداری بر میزان 32 کنث
موفقیت شرکتهای کوچک و متوسط پرداختند. این مطالعه بر اساس یک نظرسنجی در کشور
نروژ صورت گرفته است. انتخاب نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و قضاوت محققان
انجام شد. این مطالعه بر اساس یک رویکرد کمی- کیفی و با انجام نظرسنجی از بین مدیران و
صاحبان این شرکتها صورت گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که شرکتهای
کوچک و متوسط که در صنعت ناموفق هستند، از اطلاعات حسابداری برای تصمیمگیری استفاده
نمیکنند و حتی قوانین تهیه این اطلاعات بیخبرند بنابراین از دولت تقاضا داشتند که از طریق
وزارتخانه های مربوطه؛ آموزشهای الزم را به صاحبان و مدیران شرکتها ارائه دهد تا مهارت الزم را
برای آنها فراهم کند و بتوانند کسبوکار خود را به طور مؤثر انجام دهند.
خطـای قیمتگذاری و ابهام های مرتبط باقیمت
سهام را افزایش میدهد و یافته های آنان نیز نشان داد که هر زمـان کیفیت
اطلاعات حسابداری
پایینتر است، رابطه بین تمـایالت سرمایه گذاران و نـرخ بـازده سهام قویتر است.
در مقاله ای به بررسی انتخاب سرمایه گذاری به عنوان همبستگی از
اندازهگیری رشد درآمد عملیاتی بین شرکت و صنعت و اینکه تا چه حد شرکت در کسب وکار اصلی
خود تمرکز دارند پرداختند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که هر چه کیفیت اطلاعات حسابداری
شرکتها بالاتر باشد، مسئله سرمایه گذاری بیشازحد، کمتر به وجود میآید.
لیم و همکاران به بررسی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی شرکتهای تحصیل
شونده و بازدهی شرکتهای تحصیل کننده پرداخت هاند. بر اساس نتایج به دستآمده، افزایش کیفیت
گزارشگری مالی شرکتهای سرمایه پذیر موجب افزایش بازدهی شرکتهای تحصیل کننده
میشود. همچنین رابطه مذکور در شرکتهای تحصیل کنندهای که هزینه های نمایندگی بالایی
دارد، ضعیفتر است.